تقریبا یکی از اولین چیزهایی که در پیادهروهای اینجا نظرم را جلب کرد، لبهی همسطح جاده بود، یا همان curb cut. برای من بسیار جذاب بود که دوچرخهها، چقدر راحت بین پیاده رو و خیابان جابهجا میشوند، بدون سکته و پرش و پرواز :) و اولین بار که با کالسکه رفتم بیرون، دیدم به به :) کل معابر و گذرگاهها را یک بار برای معلولین بهینهسازی کردهاند، حالا به کار همه میآید، چه کالسکه داشته باشی، چه چرخ خرید، چه اسکوتر و همه چی، هر چی که چرخ داشته باشد.
حالا دیروز وسط مفاهیمیکه برای طراحی تجربه کاربری یک اپ موبایل مطالعه میکردم در دوره UX Design در Coursera، رسیدم به curb cut effectو همین مفهوم دوباره در ذهنم روشن شد، وقتی برای یک مورد که به نظرت ناتوانی یا معلولیت است، طراحی را انجام میدهی، و برخلاف انتظار، مخاطبان بیشتری بهره میبرند (universal design).
و بعد مثال زده بود از زمانی که برای یک معلولیت خاص طراحی میکنیم و بقیه بهرهمندانی که به نظر نمیآیند:
دیداری: معلولیت دائمی(نابینا)، موقتی (ضعف بینایی و نبود عینک)، موقعیتی (رانندگی😁)
یعنی چی؟ یعنی اگر طراحی ما به گونهای انجام شود که نابیناها را در نظر بگیریم، مثلا کتاب صوتی، فردی که رانندگی میکند و در آن موقعیت خاص نمیتواند به گوشی نگاه کند هم از این امکان بهره خواهد برد. و مثالهای خوبی داشت از شنوایی، یک دستی بودن و صحبت کردن. حدس بزنید لالی موقعیتی چی میشد؟ بله بله، یک مهاجر non- native :)